بدون شک، استعدادی ذاتی در فروشندگان موفق نهفته است که آنها را از دیگران متمایز می کند. ولی با این وجود، هر کسی می تواند خصوصیات فروشندگان موفق را فرا بگیرد و در ساز کار شغلی خود از آنها استفاده کند. درتمام فروشندگان موفق می توان 15 خصوصیت زیر را کم و بیش مشاهده کرد.
- وجدان کار
در سال 1993، سازمان روانشناسی آمریکا گزارشی منتشر کرد مبنی بر اینکه بیشتر فروشندگان موفق دارای «وجدان کار» هستند. چنین افرادی نسبت به کارشان احساس غرور می کردند و منظم و کارآمد بودند. افرادی که این خصوصیات را در خود نمی بینند می توانند آنها را فرا بگیرند.
- احترام گذاشتن
فروشنده باید بداند که خریدار ارزشی معادل طلا دارد. از آنجا که وقت مشتری هم بسیار گرانبهاست؛ از این رو، فروشنده باید به وقت مشتری احترام بگذارد و بر اساس منافع و قدرت خرید مشتری کالای مورد نیاز وی را به او معرفی نماید.
- پیشقدم شدن
فروشنده واقعی منتظر درخواست خریدار نمی ماند و در عرضه کالا پیشقدم می شود. با چنین روشی فروشنده همیشه به کنترل فروش تسلط دارد. فروشنده موفق بالاخره راهی برای فروش کالایی که باید فروخته شود را پیدا خواهد کرد.
- گوش کردن
بهترین فروشندگان کسانی هستند که از مشتری قصد او از خریدش را می پرسند و دقیقاَ به خواسته او گوش می کنند و در جهت رفع نیاز وی اقدام می نمایند. اگر در یافتن جواب سوال مشتری گیج و مردد شدید؛ مطمئن باشید که بالاخره راه حلی برای حل مشکل پیدا خواهید کرد.
- پایدار بودن
یک فروشنده باید پوست کلفت باشد ! چرا که از سوی مشتری بارها و بارها کلمه «نه» را خواهد شنید. اگر می خواهید در کار فروش ماندگار شوید باید سماجت و اعتماد به نفس را سرلوحه کارتان قرار دهید.
- انعطاف پذیری
انعطاف پذیری نسبت به شرایط حتی از تجربه فروش هم اهمییت بیشتری دارد. پر انرژی بودن، آمادگی برای یادگیری و قابلیت تطابق همه و همه جزئی از انعطاف پذیری است. اگر از شما خواسته شد کاری را به روشی خاص انجام دهید؛ به همان روش آن را پیاده کنید حتی اگر همیشه به روش متفاوتی عمل می کرده اید.
- مثبت اندیش بودن
شما اگر بخواهید چیزی بخرید از چه کسی خرید می کنید؟. از یک فروشنده مثبت و سرزنده و یا از یک فرد افسرده؟. رویکرد مثبت داشتن و سرزنده بودن باعث می شود راحت تر به مشتری نزدیک شوید و توجه او را جلب کنید تا او خرید خود را به پایان رساند. چنین خلق و خویی از صاحب آن به دیگران هم منتقل می شود. اگر در خانه مشکلی داشته اید آن را در محل فروش فراموش کنید و سعی کنید روحیه منفی را به محل کار منتقل نکنید. مقداری روانکاوی، لبخند، بالا و پایین پریدن، نفس عمیق و هر آنچه به شما حس مثبت می دهد می تواند شما را از این رو به آن رو کند.
- چاره جویی
فروشنده واقعی هنگامی که ببیند اوضاع بر وفق مراد نیست می تواند شرایط را تغییر دهد. چنین افرادی بجای منفی بافی در شرایط بغرنج روش متفاوتی را اختیار می کنند و از نهایت خلاقیت و تخیل خود بهره می برند. بیاد داشته باشید که چنین تغییراتی باید بی درنگ و سریع اعمال شود. یاد بگیرید از چشمان افراد نیات آنها را بخوانید. اگر روش شما در عرض مدت دو دقیقه کارساز نبود؛ سریع آن را عوض کنید.
- شور و علاقه داشتن
یک فروشنده درجه یک به کارش عشق می ورزد. اگر از این کار متنفر هستید؛ آن را رها کنید. مهمتر از همه این است که یک فروشنده باید نسبت به محصولات و خدماتی که می فروشد علاقه کافی داشته باشد. با داشتن چنین شوق و علاقه ای، انرژی مثبت لازم برای کار فروشندگی مهیا می شود و فرد را در مسیر درست می اندازد.
- پرسیدن سوال
طبق تحقیقات انجام شده در زمینه فروش، فروشندگان بسیار حرفه ای معمولاَ بیش از دو برابر فروشندگان دیگر سوال می پرسند. چنین سوالاتی تنها در جهت جمع آوری اطلاعات نیست بلکه به منظور یافتن راه حل نیز می باشد. مشتری همان بار اول با توضیحات شما به کم و کیف کالا پی می برد پس دیگر سخن را کوتاه کنید و از مشتری در مورد نیازش سوالاتی کنید تا او به شما در امر فروش کمک کند.
- مستقل بودن
از آنجا که فروشندگان بر اساس فروش خود پورسانت می گیرند؛ مجبورند که تنها کار کنند. روسای آنها در محل فروش حاضر نیستند تا بر روند فروش نظارت داشته باشند؛ بنابراین، فروشنده خود دارای قابلیت خود انگیزشی است. فروشندگان مستقل می توانند خود را برای کار بیشتر برنامه ریزی کنند. آنها می توانند از خود بخاطر کار موفق تقدیر و تشکر کنند. بسیاری از این فروشندگان مستقل نیازی به تقدیر ندارند و خود می دانند چه موقع به خودشان بگویند: «خسته نباشید !».
- مدیریت کردن زمان
در امر فروش معادله ای وجود دارد به این شکل: «وقت فروش بیشتر باعث افزایش فروش و پاداش می شود». بهترین فروشندگان همیشه وقت خود را بگونه ای موثر مدیریت می کنند همانطور که یک راننده از میانبر برای رسیدن به مقصد استفاده می کند. اگر یک خریدار وقت خیلی زیادی را بیش از حد انتظار تلف می کند؛ مدیر زمان انرژی خود را بر روی شخص دیگری صرف خواهد کرد.
- عملکرد حداکثری
یک فروشنده باید حداکثر توان خود را بر روی کار فروش و تحویل اجناس به مشتری قرار دهد. فروشندگان واقعی نمی دانند کی متوقف خواهند شد و معمولاَ مدام در حال پیشروی هستند. چیزی که ذهن آنها را درگیر ساخته این است: مشتری بیشتر، کار بیشتر، پول بیشتر…
- دوست داشتنی بودن
یک فروشنده منحصر بفرد مشکلی در معاشرت با دیگران ندارد. در واقع، چنین افرادی از ملاقات با افراد جدید لذت می برند و به قدرت شبکه سازی واقفند. عجیب نیست با فروشنده ای برخورد کنید که در بسیاری از رویدادهای اجتماعی شرکت می کند و در سازمانهای مختلف رفت و آمد می نماید. بیشتر فروشندگان عاشق مردمند و از آنها انرژی می گیرند. این افراد موقعی که به خانه می روند از شوق شرکت در رویداد روز بعد به سختی سر بر بالین می گذارند و به خواب می روند.
- گوش به زنگ بودن
فروشندگان همیشه آماده هستند. آنها باید همواره آمادگی درگیری در موقعیتهای جدید و سربلند بیرون آمدن از آنها را داشته باشند. فروشنده از خودش و جسمش آگاهی دارد و اگر حس کند هشیاری اش کاهش یافته با کافئین، دویدن و یا کمتر غذا خوردن هشیاری از دست رفته را به خود برمی گرداند. گوش به زنگ بودن و هشیاری کلید رسیدن به اوج موفقیت در امر فروشندگی است.